معلم وشاگرد
بانگ برداشتم:آه دختر
وای ازین مایه بی بندو باری
بازگو،سال از نیمه بگذشت
از چه باخودکتابی نداری؟
می خرم!
کی؟
همین روزها
معلم وشاگرد
بانگ برداشتم:آه دختر
وای ازین مایه بی بندو باری
بازگو،سال از نیمه بگذشت
از چه باخودکتابی نداری؟
می خرم!
کی؟
همین روزها
خوابگاهی عجیب و تک داریم
در بدنسازی اش خرک داریم
گرچه این کاخ هست در «حافظ»
لیک استخر در ارم داریم
پولدار و فقیر یکسانند
از همه قشر و دهک داریم
روز و شب در تلاش بی وقفه