تجربه
روباهی از شتری پرسید «عمق این رودخانه چه اندازه است؟»
شتر جواب داد: «تا زانو.»
ولی وقتی روباه توی رودخانه پرید، آب از سرش هم گذشت و همین طور که دست و پا میزد به شتر گفت: «تو که گفتی تا زانو!»
شتر جواب داد: «بله، تا زانوی من، نه زانوی تو.»
هنگامی که از کسی مشورت میگیریم یا راهنمایی میخواهیم باید شرایط طرف مقابل و خودمان را هم در نظر بگیریم. لزوما" هر تجربهای که دیگران دارند برای ما مناسب نیست...
قحطی
روزی در یک میهمانی مرد خیلی چاقی سراغ برنارد شاو :که بسیار لاغر بود رفت وگفت
آقای شاو! وقتی من شما را می بینم فکر می کنم در اروپا قحطی افتاده است
:برنارد شاو هم سریع جواب میدهد
بله! من هم هر وقت شما را می بینم فکر می کنم عامل این قحطی شما هستید!
حرف ما و عمل ما
پسری با اخلاق و نیک سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری رفت.
پدر دختر گفت: تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد!
مدت ها بعد پسری غنی اما بدکردار به خواستگاری همان دختر رفت،
پدر دختر با ازدواج موافقت کرد و به دخترش گفت: ان شاءالله خدا او را هدایت میکند!
دختر گفت: پدر، مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی می دهد تفاوت دارد؟
ممنون از زحماتتون