نوازش

"... نوازش شراب تندی ست . در زیر دست های نوازشگر زبان گنگ می شود ، لبها خسته از هم رها می شوند و نگا ها سر به درون می برند و بازی های خاطرات و سایه های گریزنده ، خیال های رنگین را که در فضاهای مهتابی رویا می گذرند تماشا می کنند . چه صحنه ها و بازیها و رنگهای تماشایی و سکر آوری..."